کاش در دنيا رفيق به ادم خجر نزند
کاش...
سلام دوست عزيز.
با يک غزل به روزم.
اين جام فتح نيست سر مي کشي بترس...
سلام
زيبا بود با اجازه لينک شديد
آسمان در هر نگاهي جاي مي گيرد مگر
عشق در اوج نگاه شرم پرچم مي زند...درودبا احترام دعوتيد.
سلام. تبريک مي گم شعر زيبا و محکمي بود.
از دوستان که ماند که دشمن نساختي؟
خود مي دهي رفيق به خنجر گلوي خويش
اين خيلِ بي شمارِ سوار و پياده را
خود چيده اي به دست خودت روبروي خويش
هرچه او ناز و ادا کرد مجابش کردم
تا رضاخان شدم و کشف حجابش کردم
مريم باکره اي بود و عبادت مي کرد
جبرئيلش شدم و پاک خرابش کردم
.
آرش خان بروزم وب خوانشي کوتاه دعوتيد
سپاس گرامي
کس فرق تو وماه نداند به يقين چيست
اي ماه مرا هم به شک انداخته اي باز
با عرض سلام وادب به وبلاگم دعوتيد.