• وبلاگ : 
  • يادداشت : ...
  • نظرات : 105 خصوصي ، 147 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <    <<    6   7   8   9   10      >
     

    به خود مي گفتم انگشتر شوم خوب است يا شانه ؟.. ولي خنجر شدم، انگشت ببريدم، سر آوردم.... آفرين...

    پاسخ

    ممنون

    اره پيري وهزار مصيبت...
    پاسخ

    به جاي پيري بايد بگي : مرادي که مريداش زياد بشن ...

    سلام.

    از اينکه تشريف آورده بوديد و به وبلاگ من سر زديد ممنونم.

    غزل شما را خوندم زيبا بود و از نظر داشتن محتوا قوي. يعني اينکه انديشه پشت کار بوده است. اما متاسفانه از نظر فرم خصوصا زبان آن زياد دلچسب نيست . زبان اين کار سخت و بسيا قديمي است. در دهه اي که شعر معيار و شعر گفتار و اين چيزها بورس و نياز جامعه ي امروز است کارهاي اينچنيني زياد چنگي به دل نمي زند و با مخاطب ارتباطي بر قرار نمي کند. وازه هايي مثل بر آوردم يا ببريدم کلماتي است ديگر در اين عصر کار بردي ندارد. شرمنده شما هستم به اميد خواندن کارهايي بتر از شما. درود

    + راهله معماريان 

    سلام.نپسنديدم.به نظرم آشفتگي معنايي داشت.بالاخره نفهميدم سنگ بوديد ،آهن يا آدم سنگ دل يا چي...؟
    پاسخ

    سلام شاعر...ممنون که خونديد و نظر داديد. دوست دارم هميشه همين کار رو بکنيد ولي آشفتگي زباني رو نمي تونم قبول کنم. شايد کم توجهي کرديد و اگه يک بار ديگه و با دقت بيشتري غزل رو بخونيد اين آشفتگي براتون برطرف بشه... در مورد پسنديدن يا نپسنديدن هم نمي تونم چيزي بگم چون خلايق را علايق متفاوت است.
    + عطا رحماني 
    غزل زيبايي بود ، پشت اين کلمات تفکر نهفته بود. چندبار اين غزل رو خوندم و بايد بگم دست مريزاد احسنت . باز هم ميام به وبلاگت


    سلام چرا من هي فکر مي کنم اين غزل را برام خوانده بودي تو پارک؟

    خوب بود دوستش دارم نقد هايي نيز وارد بود از جمله تعدد گزاره ها تو ابيات .....دوستت دارم

    پاسخ

    سلام شهرام جان. اون يک غزل ديگه بود تو پارک خوندم :تو همچون بوي گل با هر نسيم آميختن داريبهار آورده اي با خويش از گل پيرهن داريشکوهت ا دوچندان مي کند بهتم دوچندان ترگره تا مي خورد زيبايي ات با خويشتنداريمرسي عزيز
    سلام آقاي کريمي.
    آفرين به شما بابت اين شعر. با يه تصوير سازي عالي شعر رو شروع کرديد و در ادامه هم با تلاش خوبتون ذهن خيال پرداز خواننده به اوج کشونديد. انتخاب شخص راوي در شعرتون غافلگير کننده است و اتفاقا خيلي موفق عمل کرده.
    باز هم بنويسيد و باخبرمون کنيد.

    سلام
    اخبار استان کاشان
    سلام!

    فک کردي دعوتم نکني و يواشکي وبلاگ بزني پيدات نميکنم؟؟
    پَ هنو منو نشناختي!

    دااارم برات...
    پاسخ

    ددم وااااااااااي چطوري پيدام کردي ؟؟؟؟همين الان مي خواستم بهت زنگ بزنم و بگم که ديدم پيام دادي :)

    سلام

    ممنونم

    اختيار دارين آقاي کريمي نقد شاگرد از استاد جايز نيست...

    سلام ... خوش اومديد... وبلاگتون مبارك باشه... سرده تون بسيار زيبا و با محتوا بود احسنت... موفق باشيد... ياعلي
    عرض سلام و ادب و احترام
    بسيار زيباست مخصوصا اين بيت:

    به خود مي گفتم انگشتر شوم خوب است يا شانه ؟

    ولي خنجر شدم، انگشت ببريدم، سر آوردم

    به نظر حقير بيت چهارم و پنجم از رواني شعر زيبايتان کاسته

    با اندکي دست کاري زيبا ميشود


    پاسخ

    ممنون. حتما نگاه مي کنم

    سلام دوست عزيز

    تبريک ميگم تولد وبلاگتون رو

    غزل جديدي بود که بعد از اين همه غزل با موضوعات تکراري که هر روزه ميخونيم ،چسبيد

    لينک شديد با احترام

    ممنون از دعتتون

    پاسخ

    سلام دوست شاعرممنون نظر لطف شماست.
    درود بر شما. بسيار زيبا بود. لذت بردم. با احترام من شما رو لينک کردم. اگه مايل بودين شما هم متقابلا منو لينک کنين. موفق باشين
    شلام آرش جان غزل بسيار زيبايي بود منتظر اشعار ديگرت هستم
     <    <<    6   7   8   9   10      >