مرو اي ساربان ديگر مسير اشتباهي را
که تا اکنون غلط پيموده اي هرچه دو راهي را
بنازم چشم مستت را که دارد خوي استبداد
بياموزش کمي تا قسمتي مشروطه خواهي را
بترکد تُنگ دل زآن چشم مژگان خيز مي دانم
چه سازد ماهيِ احساس من اين ارّه ماهي را
بود شمشير، پيوستش اگر گهگاه مي خندي
نمي خواهيم ديگر خنده هاي گاهگاهي را
درود بر شما
پيام قبلي من سه بار تکرار شده است. حتما من سه بار فرستاده ام. اگر ايرادي ندارد و مقدور است دو بارش را حذف بفرماييد. در عوض قول مي دهم سي بار ديگر مزاحمتان بشوم !!