• وبلاگ : 
  • يادداشت : ....
  • نظرات : 33 خصوصي ، 82 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     
    + سحرجمشيدي 

    سلام

    زيباست

    زنده باشين وپايدار

    سلام دادا
    خواندم
    کار زيبايي بود
    البته سه بار خواندم
    دوستان نظرات خوبي داده اند
    يعني اگر نظرات را بخواني و بخواهي دوباره اين کارت را از اول شروع کني شايد يک سوم شعر عوض شود اما به نظر حقير که نظر شخصي است، با مهدي شهابي نازنين موافقم. هر شعر درست است که بايد داراي معيارها، ساختار، زبان و اصول زيادي باشه اما اين شعر با معيارهاي عمومي شما ساخته شده است و با توجه به کارهاي قبلي تان خيلي هم قابل قبول است.
    خود مي دهي رفيق به خنجر گلوي خويش
    مانا باشي دادا
    ارادتمند: ارباطان

    زيبا بود.
    زنده باشيد.


    سلام مجدد.

    شعر خوبي است.خوبي که من بگويم يعني خيلي خوب ها.زبان خوبي هم داشت.اين قافيه و رديف را هم زياد شايد اصلا نشنيده بودم.الان که حضور ذهن ندارم.تازه و دوست داشتني بود.

    اما تکرار قافيه هم دارد که با توجه به محدوديت قافيه نقص به حساب نمي آيد.

    + مشق مهرباني دل 


    سلام

    غزل دلي خوبي بود اما زبان کمي قديمي ست وبيت "از دوستان که ماند که دشمن نساختي".. بهتر بود در آخر آورده بشه،بنظرم شعر هنوز جاي کارداره و ميشه ادامه ش داد وتغيير بعضي واژها...

    پيروز تاهميشه.

    و منتظر نظرتون راجع به شعرم هستم

    خوب شروع شد:

    بنشان دوباره آينه را روبروي خويش....

    مثل هميشه وزن و قافيه در شعرتون جذبم مي كنه، اما از نظر مضمون منتظر چيز بيشتري هستم، به بيان بهتر منتظر خلاقيت، اميد و صحنه هاي زيباتر در شعرتون هستم....

    غزل زيبايي بود

    عاشقانه شروع کردي اما عاشقانه ادامه ندادي

    درست است که در غزل هربيتي مي تواند جدا از ايبات ديگر بررسي شود ولي ارتباط عمودي آنهم وقتي حرف شاعر مربوط است مهم مي نمايد بيت

    از دوستان که ماند که دشمن نساختي؟

    خود مي دهي رفيق به خنجر گلوي خويش

    به نظر من تقدم زماني دارد به بيت پايان.شايد اگر اين بيت بيت آخر غزل باشد خوب تر شود.

    وقتي درگير غزليد خوب مي نويسيد و تا اندازه اي غزق در کلمات و قافيه.

    ممنون که خبر مي کنيد و پيوند نمي کنيد.

    مثل هميشه باش و نياور به روي خويش

    سلام آرش جان.
    واقعا لذت بردم.
    بدون تعارف يکي از بهترين غزل‌هاته

    البته من با نظر عموشهرام و فرهادِ عزيز و جاويدِ جان، چندان موافق نيستم.
    هم از نظر رواني هم از نظر به‌هم ريختگي ارکان جمله وغيره. البته اشار? دوستان به ايرادها، نوعاً درسته ولي درين شعر مصداق نداره. چون اين غزل از عهده‌اش براومده. يعني اون چيزايي که مي‌تونست پاشنه آشيل اين غزل باشه، با پرداخت خوب و نوع چيدمان واژه‌ها، به نقاط(نکات) قوت اين غزل تبديل شده. دست مريزاد

    ولي با آمدن عموشهرام به تبريز موافقم. خييييييلي


    درود هم پيشه.
    با احترام دعوتيد به نقد.
    + ليلا حسين نيا 
    سلام
    ممنوم از دعوت
    غزل زيبايي خواندم. دست مريزاد.
    سلام
    کاش ميشد من به دو غزل قبلي نظر مي دادم.هم غزل "بگيرم" رو و هم غزل "آوردم" رو دوست دارم!
    اين غزل هم غزل خوبيست، اما به نظر من چون رديف غزل يک گروه اسمي بوده، آنگونه که بايد روان باشد روان نيست. نه که کل غزل هايي که رديف اسمي دارند، روان نيستند، نه! ولي اين غزل ها دقت زيادي رو مي طلبند تا اينکه روان به نظر برسند. چون خواه يا ناخواه مجبوريم در اين غزل ها فعل بيت رو از قبل بياريم و سخته که جوري اين فعل بياد که بيت ما روان به نظر بياد. اؤز ديليميزده ديريخ "ائله بيل آخيب".
    من با اين حال بيت هاي 4 و 5 رو دوست دارم. ميگم غزل خوبيه ولي به اندازه کارهاي قبلي که گفتم موفق نيست(به نظر من البته)!
    ممنونم از اينکه دعوتم کردي آرش، موفق تر باشي


    درود بر شما

    ممنونم که بهم سر زديد

    پايدار باشيد

    + عابد اسماعيلي 
    سلام و ممنون از غزلت...

    سلام جناب کريمي

    عيدتون مبارک.غزل زيبا و قوي و عميقي بود.برقرار باشي.

     <      1   2   3   4   5    >>    >